پادشاهان دیوانه ی تاریخ

بخت نصر دوم یکی از پادشاهان بابل۵۶۰ سال قبل از میلاد مسیح

همنشین و همراهی و زندگی با حیوانات را برگزید

شاید بتوان عنوان پدر شاهان دیوانه را به بخت نصر دوم، فرمانروای بابلی ها داد. کسی که داستان هبوت هفت ساله او به جنون حیوانی یکی از جذاب ترین بخش های کتاب عهد عتیق دانیال نبی است. طبق این داستان، این شاه گستاخ به خاطر بی اعتقادی اش به خدای عبریان، به این عذاب دچار شده و از قصر خود بیرون می رود و بین حیوانات در حیات وحش زندگی می کند.

کالیگولا- از امپراتورهای رم باستان در سال ۴۰ میلادی

میخواهم برای اسبم قصر بسازم

گایوس جولیوس اگوستوس ژرمانیکوس، معروف به کالیگولا سومین امپراتور روم بود. او حتی از برادرزاده اش نرون که در بین امپراتوران روم به بی رحمی و بیداد معروف شده نیز ستم پیشه تر بود. کالیگولا بیشتر با ولخرجی ها، سادیسم (دیگر آزاری های افراطی) و رفتارها و دستورهای غیرعادی اش شناخته می شود. او یک بار به سربازانش دستور داد تا با جمع آوری صدف در کلاهخودهای شان، دریا را غارت کنند.یک بار هم ارتش اش را مجبور کرد تا یک پل شناور ۳ کیلومتری بسازند تا او بتواند با اسب اش «این سی تاتوس» که نزدش خیلی عزیز شمرده می شد، روی آن بتازد. کسی حق نداشت در حضور او در مورد بز حرفی بزند! او اسب اش را رسما به عضویت مجلس سنای روم در آورد و در جلسات رسمی لباس متحدالشکل سناتورها را بر او می پوشاند و بر صدر مجلس می نشاند. او در فکر ساخت یک خانه مجلل هم برای اسب اش بود اما از بخت بد پیش از به پایان رسدن ساخت قصر اسب اش به قتل رسید.

پادشاه ایوان ملب به ایوان مخوف

ایوان چهارم اولین تزاری بود که بر کل روسیه مسط شد.لقب اش ترس و نفرتی بزرگ به همراه داشت. او توانست نفوذ مسکو در سرزمین های باستانی فدراسیون اروپای شرقی را گسترش دهد. ایوان، تغییرات و اصلاحات زیادی انجام داد، ادارات و امکان دولتی را متمرکز کرد و پلیس مخفی سیاهپوش و مخوف روسیه را تاسیس کرد. او از شکنجه و انجام کارهای سادیسمیک روی اشراف و نجیب زادگان لذت می برد.

ایوان در سال ۱۵۶۴ می خواست از قدرت کناره گیری کند، اما بعد پشیمان شد و به قدرت بازگشت. هرچه از سلطنت ایوان می گذشت، جنون کشتار و شکنجه او بیشتر می شد. ایوان به خاطر خیانت یکی از خانواده های نجبای روسیه، حدود ۱۲۰۰۰ نفر از آنها را کشت. او اهالی شهر نووگورد در شمال روسیه را که علیه او شوریده بودند، دسته جمعی در رودخانه غرق کرد و کارش به جایی رسید که فرزند بزرگ و وارث اش را آن قدر با چوب دستی زد تا مرد. به وجود این ظلم ها، دوران ایوان نسبت به دهه های قبل و بعدش از آرام ترین و مقتدرترین دوران روسیه بود و پس از مرگ او بر اثر سکته قلبی در ۵۵ سالگی، در حالی که شطرنج بازی می کرد، روسیه باز هم دچار تشویش و اغتشاش شد.

 

مقاله بعدی:

از مقاله بخور زار دیدین کنید